موارد ذیل از جمله مواردی محسوب است که عادتا شخص غایب زنده فرض نمیشود:
۱) وقتی که ده سال تمام از تاریخ آخرین خبری که از حیات غایب رسیده است گذشته و در انقضاء مدت مزبور سن غایب از هفتاد و پنج سال گذشته باشد.
۲) وقتی که یک نفر به عنوانی از عناوین، جزء قشون مسلح بوده و در زمان جنگ مفقود و سه سال تمام از تاریخ انعقاد صلح بگذرد بدون اینکه خبری از او برسد، هرگاه جنگ منتهی به انعقاد صلح نشده باشد مدت مزبور پنج سال از تاریخ ختم جنگ محسوب میشود.
۳) وقتی که یک نفر حین سفر بحری در کشتی بوده که آن کشتی در آن مسافرت تلف شده است، سه سال تمام از تاریخ تلف شدن کشتی گذشته باشد، بدون اینکه از آن مسافر خبری برسد.
تفسیر ماده 1020 قانون مدنی
+ توضیح بندهای ماده ۱۰۲۰ قانون مدنی:
بند 1) 75سال را اگرچه نمیتوان منتهای سن انسان دانست ولی با توجه به آنکه از آخرین خبر حیات او ده سال گذشته و دیگر اطلاعی از او نرسیده است در نظر عرف شخص مزبور زنده نمیباشد.
بند ۲) به نظر میرسد که این امر در صورتی است که غایب جزء اسرای جنگی که در زندانها به سر میبرد نباشد والا این امر کافی نخواهد بود مخصوصا با وضعیتی که نسبت به اسرای جنگی در جنگ جهانی دوم دیده شد، اگرچه از نظر قضایی ماده مطلق و شامل تمام افراد میگردد.
بند ۳) وضعیت مزبور عادی میباشد و میتوان قطع به فوت مسافری نمود که در کشتی بوده و سه سال خبر از او نرسیده است اگرچه با وسایل موجود کنونی حیات یا ممات مسافرین پس از مدت کوتاهی معلوم میگردد.[1]
منابع
1. امامی، سید حسن، حقوق مدنی، ج4، ص347، انتشارات اسلامیه.