ماده 350 قانون مدنی
قانون مدنی » جلد اول: در اموال » کتاب دوم: در اسباب تملک » قسمت دوم: در عقود و معاملات و الزامات » باب سوم: در عقود معینه مختلفه » فصل اول: در بیع » مبحث سوم: در مبیع
مبیع ممکن است مفروز باشد یا مشاع یا مقدار معین به طور کلی از شیء متساویالاجزاء و همچنین ممکن است کلی فیالذمه باشد.
تفسیر ماده 350 قانون مدنی
+ ماده 350 قانون مدنی مبیع را دو قسم نموده :
الف) عین خارجی و در حکم آن: عین خارجی که آن را عین شخصی و عین معین نیز گویند به چیزی گفته میشود که در خارج موجود و بتوان به آن اشاره حسیه نمود مانند آن خانه و آن دو گونی گندم موجود.[1]
+ عین خارجی بر دو قسم است:
1) مفروز: مفروز عبارت است از چیزی که یک نفر بالانحصار مالک آن باشد، مانند خانهای که منحصراً متعلق به محمد است و شریکی در آن ندارد و یا یک اطاق معینی از ساختمانی متعلق به او است و در آن اطاق دیگری شرکت ندارد.
2) مشاع: مشاع عبارت است از چیزی که دو نفر یا بیشتر در آن شریک باشند و سهام هر یک را در خارج نتوان تمیز داد، مثلا خانهای که به ارث به دو پسر میرسد و یا دو نفر با پول مشترک خانهای میخرند، هر یک به نسبت سهم خود در خانه شریک است و هر قسمت و ذره که از آن خانه در نظر گرفته شود سهمی از آن بطور اشاعه متعلق به یکی و بقیه متعلق به دیگری است.[2]
ب) کلی فی الذمه: کلی فی الذمه که آن را کلی نیز گویند. چنانکه ماده 351 قانون مدنی تعریف مینماید چیزی است که صادق بر افراد عدیده باشد، مانند گندم و آهن که هر یک از مفهوم گندم و آهن دارای افراد بسیاری در خارج است که به هر یک از آنها گندم و آهن گفته میشود. تاجر میتواند بدون آنکه گندمی داشته باشد، یک صد تن گندم به دیگری بفروشد، پس از انعقاد بیع بایع یک صد تن گندم در ذمه و عهده دارد که باید آن را قبلا تهیه و در موعد مقرر تسلیم مشتری نماید این است که گفته میشود کلی فی الذمه.[3]
+ تعریف عین: اموالی که وجود خارجی داشته و با حس لامسه قابل ادراک باشد، عین نامیده میشود.[4]
منابع
1. امامی، سید حسن، حقوق مدنی، ج 1، ص 500، تهران، انتشارات اسلامیه.
2. امامی، سید حسن، حقوق مدنی، ج 1، ص 501، تهران، انتشارات اسلامیه.
3. امامی، سید حسن، حقوق مدنی، ج 1، ص 504، تهران، انتشارات اسلامیه.
4. کاتوزیان، ناصر، اموال و مالکیت، ش25، انتشارات میزان.
سلام چرا کلمات را بصورت ساده تر و زبان عامیانه نوشته نمیشود که برای تمام افراد واضح مقابل درک میباشد که اشتباهات خیلی کمتری میشود مثلاً مبیع یعنی خریدار یابایع به معنی فروشنده این یک نوع مردم را در شک و شبه میاندازدوخیلی کلمات دیگر ممنون از توجه همه دست اندر کاران و تشکر اگر انجام شود …التماس دعا
سلام خدمت شما
در تفسیر ها سعی شده متن قانون ساده توضیح داده شود. لذا توجه داشته باشید:
– بایع: فروشنده
– مبیع: مورد معامله (مثلا خانه)