ماده 351 قانون مدنی
قانون مدنی » جلد اول: در اموال » کتاب دوم: در اسباب تملک » قسمت دوم: در عقود و معاملات و الزامات » باب سوم: در عقود معینه مختلفه » فصل اول: در بیع » مبحث سوم: در مبیع
در صورتی که مبیع کلی یعنی صادق بر افراد عدیده باشد، بیع وقتی صحیح است که مقدار و جنس و وصف مبیع ذکر بشود.
تفسیر ماده 351 قانون مدنی
+ تصور نشود که حکم ماده 351 قانون مدنی تکرار ماده 342 قانون مدنی درباره مبیع کلی است. زیرا، در صورتی که مبیع عین معین باشد، کافی است که مقدار و جنس و وصف مبیع را هر یک از دو طرف بداند و ضرورتی ندارد که در این باره توافقی شود و عقد بر مبنای آن منعقد گردد.
برای مثال، من اتومبیل شما را دیدهام و از چگونگی اوصاف آن اگاهیم، وقتی برای خرید آن اقدام میکنم لازم نیست که در سند تنظیم شده همه اوصاف آن را نام ببریم. همین اندازه که معلوم شود مبیع چیست و من آن را بر مبنای اطلاعات شخص خود بخرم برای درستی عقد کفایت میکند.
ولی، در مبیع کلی، چون فروشنده بر مبنای اوصافی که در عقد آمده است مبیع را انتخاب میکند، باید درباره مقدار و جنس و وصف مبیع توافق شود و مبهم ماندن هر یک از آنها در عقد سبب بطلان بیع میشود. زیرا، این ابهام تعهد فروشنده را مجهول میکند و دادرس نمیداند که او را به چه چیز باید محکوم کند. به همین دلیل است که در ماده 351 قانون مدنی قید شده که «بیع وقتی صحیح است که مقدار و جنس و وصف مبیع (ذکر) شود.» در حالی که، ماده 342 معلوم بودن آنها را کافی میداند.[1]
+ در موردی که مبیع کلی است، چون درباره فرد مبیع توافق نمیشود و فروشنده باید آن را معین کند، مهمترین مساله این است که چگونه باید اوصاف موضوع عقد را روشن کرد که در عالم خارج قابل تعیین باشد. بنابراین در فروش گندم، اگر پنج خروار گندم ورامینی موضوع عقد باشد، بیع درست است. زیرا پنج خروار نشان مقدار، گندم بیانکننده جنس، و «ورامینی» وصف مبیع است.[2]
سوالات چهارگزینهای
سوال) مبل سازی یک دست مبل رابا مشخصات معین به خریدار می فروشد. این معامله؟ (ارشد 85)
۱) در صورتی مبیع موجود نباشد، باطل است.
۲) در صورتی که مبیع کلی باشد، باطل است.
۳) خواه مبیع کلی یا عین معین باشد، صحیح است.
۴) در صورتی که مبیع عین معین باشد، صحیح است.
پاسخ سوال
پاسخ: گزینه 3
توضیح: طبق ماده 342 قانون مدنی، در صورتی که مبیع عین معین یا کلی در معین باشد، کافی است که مقدار و جنس و وصف مبیع را هر یک از دو طرف بداند و ضرورتی ندارد که در این باره توافقی شود و عقد بر مبنای آن منعقد گردد.
ولی، در مبیع کلی، چون فروشنده بر مبنای اوصافی که در عقد آمده است مبیع را انتخاب میکند، باید درباره مقدار و جنس و وصف مبیع توافق شود و مبهم ماندن هر یک از آنها در عقد سبب بطلان بیع میشود.
سوال) شخصی یک دستگاه اتومبیل میخرد که شرکت ایران خودرو هشت ماه دیگر به او تحویل دهد. این معامله؟ (ازاد ۹۳)
۱) عین معین است.
۲) کلی در معین است.
۳) کلی فی الذمه است.
۴) بیع محسوب نمیشود.
پاسخ سوال
پاسخ: گزینه 3
سوال) کدام یک از گزینه های زیر صحیح است؟ (آزاد 81)
۱) اگر مبیع، کلی یعنی صادق بر افراد عدیده باشد، بیع وقتی صحیح است که مقدار و جنس و وصف مبیع معلوم باشد.
۲) اگر مبیع، کلی یعنی صادق بر افراد عدیده باشد، بیع وقتی صحیح است که مقدار و جنس و وصف ان قابل تعیین باشد.
۳) اگر مبیع، کلی یعنی صادق بر افراد عدیده باشد، بیع وقتی صحیح است که مقدار و جنس و وصف ان ذکر شود.
۴) اگر مبیع، کلی یعنی صادق بر افراد عدیده باشد، کافی است مقدار و جنس ان معلوم باشد.
پاسخ سوال
پاسخ: گزینه 3
سوال) اگر مبیع کلی فی الذمه باشد، رفع ابهام آن؟ (ارشد 83)
۱) به وسیله مشاهده انجام میشود.
۲) به وسیله شمارش در زمان عقد انجام میشود.
۳) منحصرا به وسیله وصف انجام میشود.
۴) به وسیله وزن کردن هنگام عقد انجام میشود.
پاسخ سوال
پاسخ: گزینه 3
سوال) هرگاه مورد معامله، مال کلی در ذمه باشد، عقد چگونه منعقد می شود؟ (ارشد 86)
1) صرفا با رویت اوصاف کمی و کیفی در مال قبض شده
2) صرفا با یقین به وجود اوصاف کمی و کیفی
3) صرفا با بیان اوصاف کمی و کیفی
4) صرفا با رویت اوصاف کمی و کیفی در مال تشخیص یافته
پاسخ سوال
پاسخ: گزینه 3
سوال) چنان چه در عقد بیعی که مبیع ان کلی است، جنس و مقدار مبیع ذکر شود ولی وصف ان ذکر نگردد ؛ عقد بیع چه وضعیتی دارد؟ (وکالت 88)
1) صحیح است.
2) قابل فسخ است.
3) باطل است.
4) صحیح است ولی فروشنده مجبور نیست فرد اعلای ان را ایفا کند .
پاسخ سوال
پاسخ: گزینه 3
سوال) شخصی دو کیلو شمش طلا به دیگری فروخته و در عقد بیع مقرر نمودند فروشنده ظرف مدت یک ماه ان را تسلیم نماید. در زمان تسلیم مشخص میگردد جنس یک کیلو از مبیع تسلیم شده، طلا نیست؛ در این صورت؟ (وکالت 92)
۱) عقد بیع صحیح بوده و خریدار حق فسخ معامله را خواهد داشت.
۲) مشتری میتواند بایع را به تحویل مبیع مطابق با اوصاف توافق شده، الزام و یا قرارداد را فسخ نماید.
۳) عقد بیع نسبت به ان قسمت از مبیع که از جنس طلا نیست، باطل و نسبت به قسمت دیگر به استناد خیار تبعیض صفقه قابل فسخ است.
۴) عقد بیع صحیح است و مشتری میتواند فروشنده را الزام نماید که تمام مبیع را از جنس طلا و مطابق با قرارداد تسلیم نماید.
پاسخ سوال
پاسخ: گزینه 4
توضیح: در اینجا اشتباه در اوصاف مهم مبیع اتفاق افتاده است (جنس بخشی از مبیع تسلیم شده طلا نیست).
+ اشتباه در اوصاف مهم در 3 حالت قابل بررسی است:
- مبیع عین معین باشد: مشتری حق تبعیض ندارد و باید کل معامله را فسخ کند یا کل آن را تحویل بگیرد.
- مبیع کلی در معین باشد: ابتدا الزام بایع جهت تحویل کالای مورد نظر » اگر ممکن نشد » حق فسخ (به استناد خیار تخلف از شرط) برای مشتری.
- مبیع کلی فی الذمه باشد: ابتدا الزام بایع جهت تحویل کالای مورد نظر » اجرا توسط ثالث » حق فسخ (به استناد خیار تعذر از تسلیم) برای مشتری.
← در اینجا سفارش کلی فی الذمه است پس عقد بیع صحیح است و مشتری میتواند فروشنده را الزام نماید که تمام مبیع را از جنس طلا و مطابق با قرارداد تسلیم نماید. و در صورتی که الزام وی ممکن نباشد و اجرای تعهد توسط ثالث نیز ممکن نباشد، معامله به استناد خیار تعذر از تسلیم فسخ نماید.
منابع
1. کاتوزیان، ناصر، عقود معین، ج1، ش 79، تهران، انتشارات گنج دانش.
2. کاتوزیان، ناصر، درسهایی از عقود معین، ج1، ش 54، تهران، انتشارات گنج دانش.