عقد بیع (مواد 338 تا 395 قانون مدنی)
بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم.
+ تعریف بیع: بیع در لغت به معنی فروش است. بیع عبارت از عقدی است که به وسیله آن یکی از طرفین که بایع نامیده میشود عین مالی را در مقابل مال دیگری به طرف خود که مشتری نامیده میشود به قصد بیع تملیک مینماید.
نکته: مالی را که خریدار از فروشنده گرفته تا ببیند و بعد برای خرید آن وارد مذاکره شود، مأخوذ بِالسّوم مینامند.
+ تمیز بیع از سایر قراردادها
برای تمایز بعضی از قراردادها از عقد بیع لازم است که مفهوم بیع در کنار سایر عقود معوض مشخص شود.
الف) بیع و اجاره
نکته: فرق اصلی عقد اجاره با عقد بیع؛
⇐ در اجاره، مالکیت منفعت به مستاجر منتقل می شود.
⇐ در بیع، مالکیت عین به خریدار منتقل می شود.
↵ زیرا، اجاره تملیک «منفعت» به عوض معلوم است (ماده 466 قانون مدنی) و بیع تملیک «عین» به عوض معلوم (ماده 338 قانون مدنی). پس اصطلاح عین در این ماده در مقابل منفعت است.
+ اوصاف عقد بیع
اصواف عقد بیع به شرح زیر است:
1) بیع از عقود تملیکی است.
2) بیع از عقود معوض است.
3) مبیع باید عین باشد.
4) عقد بیع لازم است.
1) بیع از عقود تملیکی است
+ معنی تملیکی بودن بیع: منظور از تملیکی بودن عقد بیع این است که انتقال مبیع به خریدار و ثمن به فروشنده با ایجاب و قبول واقع شود. همین که خریدار و فروشنده درباره مبادله دو کالا و شرایط آن توافق کنند، مبیع و ثمن خود به خود مبادله میشود و نیاز به ایجاد تعهد و اجرای آن ندارد.
2) بیع از عقود معوض است.
+ معنی معوض بودن بیع: بیع عقدی است معوض، یعنی عین مال که فروخته میشود با مال دیگر (که امروزه بطور معمول پول است) مبادله میشود. این وصف، بیع را از تمام انواع عقود رایگان ممتاز میسازد. زیرا، در اینگونه قراردادها، یا مالی بدون هیچگونه عوض به دیگری واگذار میشود، یا اگر تعهدی نیز بر انتقال گیرنده شرط شود، بین این تعهد و موضوع اصلی رابطه علیت به وجود نمیآید.
3) مبیع باید عین باشد
+ معنی عین بودن مبیع: عین عبارت از مالی است که وجود مادی و محسوس دارد و بطور مستقل مورد داد و ستد قرار میگیرد نه به عنوان ثمره تدریجی از عین دیگر. بطور معمول، وقتی میگویند عین مالی مورد انتقال قرار گرفت، مقصود عین و منافع آنست. ولی گاه نیز ممکن است منفعت مالی در اثر قرارداد به شخص دیگر منتقل شود. در این صورت عین را «مسلوب المنفعه» مینامند.
نکته: برای صحت عقد بیع، مبیع باید عین باشد. خواه این عین، عین معین یا کلی و یا کلی در معین باشد.
نکته: منفعت و حقِ قابل نقل و انتقال نمیتواند مبیع واقع شود ولی میتواند ثمن قرار گیرد. پس هر مالی میتواند ثمن قرار گیرد.
محدودیت در دسترسی کامل به این نوشته
دسترسی کامل به این نوشته برای اعضای ویژه بهاداد در نظر گرفته شده است.
- عقد بیع (مواد 338 تا 395 قانون مدنی)
- عقد معاوضه (مواد 464 و 465 قانون مدنی)
- عقد اجاره (مواد 466 تا 517 قانون مدنی)
- عقد مزارعه و مساقات (مواد 518 تا 545 قانون مدنی)
- عقد مضاربه (مواد 546 تا 560 قانون مدنی)
- جعاله (مواد 561 تا 570 قانون مدنی)
- شرکت (مواد 571 تا 606 قانون مدنی)
- عقد ودیعه (مواد 607 تا 634 قانون مدنی)
- عقد عاریه (مواد 635 تا 647 قانون مدنی)
- عقد قرض (مواد 648 تا 653 قانون مدنی)
- قمار و گروبندی (مواد 654 و 655 قانون مدنی)
- عقد وکالت (مواد 656 تا 683 قانون مدنی)
- عقد ضمان (مواد 684 تا 723 قانون مدنی)
- عقد حواله (مواد 724 تا 733 قانون مدنی)
- عقد کفالت (مواد 734 تا 751 قانون مدنی)
- عقد صلح (مواد 752 تا 770 قانون مدنی)
- عقد رهن (مواد 771 تا 794 قانون مدنی)
- عقد هبه (مواد 795 تا 807 قانون مدنی)