قواعد عمومی قراردادها

بیع شرط (مواد 458 تا 463 قانون مدنی)

+ تعریف بیع شرط: بیع شرط یا بیع خیاری، بیعی است که در آن برای بایع تا مدت معینی حق خیار، شرط شده است.

 

مفاد شرط خیار (458)

نکته: در عقد بیع متعاملین می‌توانند شرط نمایند که، هرگاه بایع در مدت معینی تمام مثل ثمن را به مشتری رد کند، خیار فسخ معامله را نسبت ‌به تمام مبیع داشته باشد و همچنین می‌توانند شرط کنند که، هرگاه بعض مثل ثمن را رد کرد، خیار فسخ معامله را نسبت ‌به تمام یا بعض مبیع داشته باشد‌؛ در هر حال، حق خیار تابع قرارداد متعاملین خواهد بود و هرگاه نسبت ‌به ثمن قید تمام یا بعض نشده باشد، خیار ثابت نخواهد بود مگر با رد تمام ثمن.


 

تملیک در بیع شرط (459)

نکته: در بیع شرط، به مجرد عقد، مبیع ملک مشتری می‌شود با قید خیار برای بایع؛ بنابراین، اگر بایع به شرایطی که بین او و مشتری برای ‌استرداد مبیع مقرر شده است عمل ننماید، بیع قطعی شده و مشتری مالک قطعی مبیع می‌گردد و اگر بالعکس، بایع به شرایط مزبوره عمل نماید و مبیع را‌ استرداد کند، از حین فسخ مبیع مال بایع خواهد شد ولی نماآت و منافع حاصله از حین عقد تا حین فسخ مال مشتری است.


 

تصرف منافی خیار بایع (460)

نکته: در بیع شرط، مشتری نمی‌تواند در مبیع تصرفی که منافی خیار باشد، از قبیل نقل و انتقال و غیره بنماید.


مثال: اگر خریدار در مدت خیار شرط بایع، مبیع را بفروشد، بیع غیرنافذ است.(سراسری 85) زیرا باید بین زمان فروش تا فسخ و از زمان فسخ به بعد تفاوت گذارد: تا وقتی که فروشنده بیع را فسخ نکرده است، هر چند حق او نیز محفوظ نباشد، بیع درست است، زیرا مبیع شرطی در حکم ملک مشتری است و منافع آن هم به او تعلق دارد. ولی، از تاریخ فسخ به بعد، اگر حق فروشنده حفظ نشده باشد، بیع در حکم فضولی است و فروشنده می‌تواند آن را تنفیذ یا رد کند.(مواد 460 و 500)


نکته: طبق مواد 459 و 364 قانون مدنی، در بیع خیاری مالکیت از حین عقد بیع است نه از تاریخ انقضاء خیار ولی طبق ماده 460، تصف مشتری در مبیع نباید منافی خیار بایع باشد مثلا نمی تواند آن را اجاره دهد یا بفروشد یا رهن گذارد ، این صورت بیع غیرنافذ است.


مثال: چنانچه در قرارداد بیعی حق خیار به نفع یکی از طرفین شرط شود، رهن دادن مبیع از طرف خریدار، غیر نافذ است اگر فروشنده دارای حق خیار فسخ باشد.(آزاد 95)


 

امتناع خریدار از گرفتن ثمن (461)

نکته: اگر مشتری در زمان خیار از اخذ ثمن امتناع کند، بایع می‌تواند، با تسلیم ثمن به حاکم قائم مقام او، معامله را فسخ کند.


 

حق فسخ در برابر وارثان خریدار (462)

نکته: اگر مبیع به شرط، به واسطه فوت مشتری به ورثه او منتقل شود، حق فسخ بیع در مقابل ورثه به همان ترتیبی که بوده است باقی خواهد‌ بود.


 

بیع صوری (463)

نکته: اگر در بیع شرط معلوم شود که قصد بایع حقیقتِ بیع نبوده است، احکام بیع در آن مجری نخواهد بود.


 

ترتیبی که بهاداد برای خواندن مطالب بخش خیارات به شما پیشنهاد می‌کند:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا