قانون مدنی

ماده 344 قانون مدنی

قانون مدنی » جلد اول: در اموال » کتاب دوم: در اسباب تملک » قسمت دوم: در عقود و معاملات و الزامات‌ » باب سوم: در عقود معینه مختلفه » فصل اول: در بیع » مبحث اول: در احکام بیع

اگر در عقد بیع شرطی ذکر نشده یا برای تسلیم مبیع یا تادیه قیمت موعدی معین نگشته باشد، بیع قطعی و ثمن حال محسوب است، مگر‌ این که بر حسب عرف و عادت محل یا عرف و عادت تجارت در معاملات تجارتی وجود شرطی یا موعدی معهود باشد، اگر چه در قرارداد بیع ذکری‌ نشده باشد.

تفسیر ماده 344 قانون مدنی

+مَعهود: عهدکرده شده، شناخته شده، معروف.


+ بیع قطع (= بیع بَتّ) بیعی است که در آن، شرط خیار ننهاده باشند وگرنه بیع الخیار نامیده می‌شود. اگر برای تسلیم مبیع، موعد مقرر شده باشد و مبیع، کلی باشد بیع سلم است. اگر برای ثمن، موعد مقرر شود و ثمن کلی باشد بیع نسیه است.[1]


+ بیع نقد: بیع نقد آن است که ثمن حال باشد و موعدی برای آن معین نشود. قانون مدنی، هر بیع را که واقع می شود «نقد» می داند، مگر اینکه اجلی برای پرداخت ثمن در آن مقرر شده باشد یا عرف چنین اقتضاء کند. پس، باید اصل «نقد بودن ثمن» را به عنوان قاعده پذیرفت.[2]


+ بیع نسیه: بیع نسیه آن است که ثمن کلی و موجل باشد. بطور معمول، موعد پرداخت ثمن در عقد بیع یا قراردادی جداگانه معین می‌شود. اصل پرداخت باید معین باشد و احتمال کوتاه شدن یا به درازا کشیدن در آن نرود.[2]


+ مجهول ماندن اجل از شروطی است که موجب جهل به ارزش و مقدار ثمن می‌شود، و نه تنها شرط، که عقد را هم باطل می‌کند (بند ۲ ماده ۲۳۳ قانون مدنی). زیرا، میزان اجل در ارزش ثمن موثر است و زبانزد فقیهان و حتی سوداگران است که «للاجل قسط من الثمن».[2]


نکته: اگر نحوه پرداخت ثمن در عقد بیع معلوم نباشد (بیع قطعی و ثمن حال محسوب است)، بیع درست است و بایع می‌تواند ثمن را مطالبه کند.


نکته: اگر در عقد، موعدی برای انجام تعهد ذکر نشده باشد، انجام تعهد معجل (حال) است.

 

منابع

1. جعفری لنگرودی، محمدجعفر، مجموعه محشی قانون مدنی، ص 267، تهران، انتشارات گنج دانش.

2. کاتوزیان، ناصر، عقود معین، ج1، ش213، انتشارات گنج دانش.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا